۱۳۹۰ آبان ۱۵, یکشنبه

اي خانه كجا بودي؟

وقتي دو روز پشت سر هم مي روي سفر- حالا گيريم كه يكيش تهرانگردي بوده- خستگي امان نمي دهد كه وب بنويسي يا حتي ايميل چك كني خصوصا وقتي كلي از سفر در ماشين بودي در جاده اي خاكي و صبح زود هم بيدار شده اي و رفته اي سر كار. اما سفرهاي خوبي بودند هر دو. براي من كه كنجكاوم براي دانستن و شناختن و فهميدن خيلي سفر مهم است. اما درسهايي هم گرفتم در اين سفرها و مهمترينشان اين بود كه هر جايي كه خواستم بروم زين پس حتما در موردش مطالعه كنم و با شناخت و دانشي كلي بروم كه لذت بيشتري ببرم. در سفر تهرانگردي بيشترين لذت را از خانه ي آقاي مقدم - يا همان موزه ي مقدم- بردم. عالي بود اين خانه و عالي تر از آن آقاي مقدم با اين روحيه و اين دور انديشي. لحظاتي چند غرق نيكي و ظرافت طبع شده بودم. عكسايش را مي گذارم كم كم اينجا و شايد در فيس بوك كه همه لذت ببرند. اما عكس كجا و قرار گرفتن در آن فضا كجا!!!
در سفر به كوير مرنجاب هم بهترين قسمت ها درياچه نمك بود و سكوتش و وسعتش و ديدن رمل هاي شن روان و راه رفتن روي اين شنها و شن بازي! اما نكاتي هم در اين سفر دوم بود كه كمي سفر را سخت كرده بود. بعضي از همسفران فكر مي كنند در وسيله ي شخصي خودشان يا در كنار خانواده ي خودشان هستند و اصلا ملاحظه نمي كنند كه شايد يك نفر يا چند نفر دلشان نخواهد صداي ايشان رادر قالب شعر و تصنيف و... غيره بشنوند. يا عده اي خوابند در مسير صداي ضبط بايد ملايم باشد و هر آهنگي گذاشته نشود و به شان مسافران توجه شود. خلاصه توجه و احترام به حقوق ديگران گم شده ي سفرهاي ماست هميشه. طوري كه آدم تصميم مي گيرد ديگر با هيچ توري سفر نكند و تور دوستانه ي خودش را تشكيل بدهد.

هیچ نظری موجود نیست: