۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

فيلم آدم اثر عبدالرضا كاهاني

فيلم آدم را ديدم.همه مي ميرند و اين تقدير بي تغيير بشر است. اما نحوه ي برخورد آدمها با مرگ آنرا تبديل به يك اتفاق دردناك و وحشتناك كرده است يا اين پديده به دليل ابهام آن هميشه غمناك و وهم انگيز است؟ فيلم خوبي بود از عبدالرضا كاهاني كارگردان فيلم بيست. اما يك چيزهايي بايد در موردش بنويسم.
1.نگرش يك آدم مي تواند حداقل نگرش اطرافيانش را تغيير دهد اگر آنها دل بدهند به خوبي و همه شان علامه اي نباشند براي خودشان.
2.  وضعيت اقتصادي كه مي تواند ناشي از محيط زيست انسان باشد سبك زندگي آدمي را خواه نا خواه رقم مي زند و گريز از آن نيست پس پيش از آنكه به سبك زنگي يكديگر ايراد بگيريم به محيط و وضعيت اقتصادي يكديگر توجه كنيم.
3. پشت هر اتفاق عجيبي حكمتي نهفته است. گاه حكمت آدميست گاه حكمت خدايي.
4. آدمهايي كه وارد زندگي ما مي شوند هميشه هم آدم نيستند...حتي اگر آدم باشند مامورند گاهي كه كارهايي بكنند. صبر را امتحان كنند، فلسفه ي زندگي كسي را تغيير دهند. چيزي بياموزند. گاهي خودشان مي دانند و گاهي هم نمي دانند.
5. ما آدمها مي توانيم خودمان را گول بزنيم و گاهي شايد بد هم نباشد كه براي خودمان افسانه و اسطوره بسازيم.
6. كاريزما تاريخ ساز بوده و هست.
7. در روستاها مردم همديگر را بهتر مي فهمند
8. اين فيلم براي من مجموعه اي بود از نمادها كه بسيار به هم تنيده اند در زندگي ما مي شود در مورد نمادها و روابطشان و آثارشان در زندگي روزمره ما آدمها بسيار نوشت و گفت...آيا اثري هم دارد؟
به دوستان توصيه مي كنم اگر اهل فلسفيدن در مورد زندگي روزمره آدمها و يا رفتار شناسي و انسان شناسي هستيد اين فيلم را ببينيد. بديهيات زيادي دارد كه ما در تحليل هايمان فراموش مي كنيم.
بدرود

هیچ نظری موجود نیست: